گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
مراقبتهاي ویژه







سورهي نور و صیانت خانواده
قرآن کریم مکرّر از امور خانواده، ارکان خانواده، احکام و اخلاق خانواده، سخن میگوید و در سوره نور سخن از پاکدامنی و
صیانت قبل از پیوند ازدواج است [ 361 ] و نیز دستور تشکیل خانواده و پیوند ازدواج در این سوره آمده است [ 362 ] همچنین سخن
از حفظ نگاه، زن و مرد، از نامحرم است [ 363 ] و نیز سخن از حفظ کرامت بانوان و در معرض دید بیگانگان قرار ندادن آنان است
364 ] و نیز سخن از تنبیه تبهکارانی است که به [ صفحه 202 ] حریم خانواده و عفت جامعه تجاوز نمودهاند [ 365 ] و نیز سخن از ]
مخدوش میکنند [ 366 ] خلاصه در این سوره سخن از بهداشت روانی کودك است، « افترا » تنبیه افرادیست که حرمت خانواده را با
که باید با رعایت مراقبتهاي ویژه روان کودك را از هر جهت صیانت بخشیده و از کوچکترین صحنهي تحركآمیز پرهیز داد. لذا
میتوان گفت سورهي مبارکه نور صیانت خانواده را مدّنظر دارد. و این موضوع را از جملهي آیات الهی میداند که خانواده را
. [ مصونیت میبخشد، و در ابتدا سوره بدین نکته اشاره کرد که اینها آیات الهی و موجب تذکر و تنبّه انسان است [ 367
قرآن و بهداشت روانی کودك
سوره مبارکهي نور مطالب زیادي درباره خانواده مطرح فرموده است، که برخی از آن مطالب به طور مستقیم دربارهي اصول تربیتی
است، لذا به صورت فشرده به چند نکتهي مهم تربیتی در اطراف آیه 58 این سوره میپردازیم.
مقایسه
حرمت انسانیتّ را شکسته، و پردههاي حیا و « امروز » و جامعهاي که ما شاهد آن هستیم « دیروز » جامعهاي که تاریخ بیانگر آن است
عفت را [ صفحه 203 ] دریده و زندگی به ظاهر انسانی را پستتر از زندگی حیوانی نموده است. دیروز پردهدري تا آنجا رسید که
انسان بیخبر از خدا عریان در انظار عمومی ظاهر شد، و حتی عریان به طواف خانه خدا آمد [ 368 ] و امروز، در جامعه متمدّن و
جاهلی این فرهنگ به اشکال گوناگون بروز کرده و تمام اخلاقیات و حیثیات بشر را در معرض نابودي قرار داده است. امروز که در
اثر پیشرفت حیرتانگیز صنعت و تکنیک کل جامعه انسانی از نظر ارتباطات و فرهنگ به منزلهي یک خانواده درآمده است،
فرهنگ دور از وحی و بیخبر از معنویت و خدا و فرهنگ فساد به عنوان تهدیدي جدي رخ نموده است. ارزشهاي الهی و اخلاقی
صفحه 77 از 92
به فراموشی گراییده و آلودگیها جاي ارزشها را گرفته است. از نظر فرهنگ مبتذل غرب امروز آن مجله و روزنامهاي که بیشتر از
همه اخلاق و معنویت را زیر پا بگذارد بیشتر از همه تیراژ خواهد داشت، و آن شبکهي تلویزیونی که بیشتر صحنههاي تحریکآمیز
را به نمایش درآورد بیننده بیشتري را به خود اختصاص خواهد داد. امروز ماهوارهها در اختیار قدرتهایی قرار گرفته که در
کمترین زمان، قسمت اعظم جامعه بشري را پوشش میدهد، و هر صحنه و فیلم که بخواهد در معرض دید جهانیان قرار میدهد.
صحنههاي تحریکآمیزي که مسائل ضد اخلاقی را به طور آشکار آموزش میدهد! و خلاصه فساد و تباهی و بیشرمی تا بدانجا
( [ رواج پیدا کرده است که قلم، که [ صفحه 204 ] خداي سبحان به کرامت آن سوگند یاد نموده: (ن- والقلمِ و ما یستطرون [ 369
از نوشتن آنها شرم دارد. شما خوانندگان عزیز این فرهنگ را با فرهنگ قرآن و عترت مقایسه نمایید. فرهنگی که اجازه نمیدهد
حتی یک صحنه تحریکآمیز در حضور کودك اتفاق بیافتد فرهنگی که حتی به کودکی که به ظاهر مسائل خانوادگی را درك
نمیکند اما چون در واقع آگاه بوده و به صورت ناخودآگاه صحنهها تأثیر خود را خواهد گذاشت، اجازه نمیدهد، که یک
حرکت ضد اخلاقی در حضور او اتّفاق بیافتد، مقایسه کنید و ببیند کدام فرهنگ به انسان کرامت بخشیده است؟! مقایسه کنید تا
فرق فرهنگ اسلام با آنچه جهان امروز عرضه کرده است، روشن گردد و آیا اصولاً این دو با هم قابل مقایسه هستند؟! در هر
یا ایها الذین آمنوا لیستئذنکم الّذین مَلَکَتْ » : صورت با این تذکّر میپردازیم به بیان کوتاهی از آیه مبارکه سوره نور میفرماید
أیْمانکم والذین لَمْ یَبْلُغوُا الحُلُمَ مِنکم ثلاث مَراتٍ مِن قَبْل صلوة الفجر وَ حین تضعون ثیابَکُمْ من الظهیره و مِنْ بَعِدْ صلوة العِشاء
ثلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لیس عَلَیْکُمْ و لا علیهم جناحٌ بَعْدَ هُنَّ طوّافُونَ عَلَیْکُم بَعضُ کُمْ عَلی بَعْضٍ کَذلِکَ یُبیِّن اللّهَ لَکُمْ للآیات وَاللّهُ عَلیمَ
اي مومنین باید دستور بدهید که مِلْک یمینهاي شما (غلامان و کنیزان) و نیز فرزندانی که هنوز به حد بلوغ نرسیدهاند .« حَکیمٌ
(بچههاي نابالغ ممیّز) در شبانهروز در سه نوبت وقتی خواستند به اطاق شما (پدر و مادر) وارد شوند اجازه بگیرند یکی قبل از نماز
صبح و دیگر ظهر هنگام و [ صفحه 205 ] سوم بعد از نماز عشاء. زیرا در این سه هنگام که وقت خلوت و استراحت شماست، در
لباس خواب هستید.
اطاق خواب
در این سه هنگام چون در حالتی هستید که خوشایند نیست دیگران شما را در آن حال ببینند باید اجازه بگیرند، معلوم است که این
بیان میکند. یعنی چون هنگام خلوت « ثلاث عورات لکم » سه هنگام خصوصیت ندارد، زیرا نکته و فلسفه لزوم استیذان را جمله
کردن شماست نباید فرزندان بدون اجازه وارد شوند.
لباس داخل خانه
و این علاوه بر اطاق خواب، شامل تمام حالات میشود، یعنی در هیچ وقتی پدر و مادر نباید با لباس خواب در حضور فرزندان
حاضر شوند، نه پدر حق دارد در حضور دختران و پسران خود با لباس غیر مناسب ظاهر شود؛ و نه مادر حق دارد در حضور پسران
و دختران خود با لباس غیر مناسب حاضر شود. تا کوچکترین صحنه تحریکآمیز در حضور کودکان و نوجوانان اتفاق نیافتد.
چنانچه از امام صادق (سلام الله علیه) در مورد فلسفه این دستور نقل شده که چون این سه وقت خلوتگاه شماست باید اجاره
قرآن کریم تا این مقدار به رعایت اصول تربیتی اهتمام [ صفحه .« [ اِنما اَمَر الله بذلک للخلوة فانها ساعۀ غرةِ و خلوةٍ [ 370 » : بگیرند
206 ] میورزد، کودکانی که در دامن قرآن پرورش مییابند، این چنین با فطرت سالم، و سلامتی روان تربیت میشوند، و قرآن این
چنین رعایت بهداشت روانی کودکان را الزامی میداند. آنگاه در آیه بعد در مورد نوجوانان بالغ دستور دیگري میدهد میفرماید:
و اذا بلغ الاطفالُ منکم الحلم فلیستئذنوا کما استئذنَ » : آنها همیشه مثل سایر افراد بالغ، وقتی خواستند وارد شوند باید اجازه بگیرند
صفحه 78 از 92
این اصل مهم تربیتی که قرآن کریم آن را با این اهمیت طرح .« [ الذین من قَبْلِهمْ کذلک بین الله لَکُم آیاتِهِ واللّه علیمِ حکیم [ 371
نموده، آنگاه عترت که مبین قرآن است، اصول بیشتري در این رابطه تبیین نموده که به برخی از آنها اشاره میشود.
کودك و صحنههاي تحریکآمیز
از دستورات مؤکد و روش تربیتی اسلامی این است که زن و شوهر حق ندارند در اطاقی که کودك وجود دارد به مسائل
بپردازند زیرا این عمل در حضور کودك سعادت کودك را به خطر میاندازد، و چه بسا موجب انحرافی « همبستر شدن » خانوادگی
لا یجامع الرَجل امرأته و فی البیت » : شود که هیچگاه از ذهن او زدوده نگردد. توجه بفرمایید: از امام صادق (سلامالله علیه) نقل شده
کسی حق ندارد در اطاقی که کودك است با همسرش همبستر شود، زیرا که این عمل .« [ صبیٌّ فَاِنّ ذلک مما یُورِثُ الزّنا [ 372
میشود! و نیز حضرتش از رسولاللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین « زنا » باعث انحراف کودك به [ صفحه 207 ] فساد و فحشا
والّذي نفسی بیده لَو اَنَّ رجلًا غَشِیَ امرأتَهُ و فِی البَیْت صَبّیٌ مَستیقظ یَراهُما وَ یَسْمَعُ کَلامَهُما و نَفَسَهُما ما اَفْلَحَ ابداً اِن » : نقل میکند
اگر کسی با همسر خود همبستر شود در حالیکه در آن اطاق کودکی بیدار باشد، .« [ کان غلاماً کان زانیاً او جاریۀً کانت زانیۀً [ 373
که آنان را میبیند و نفس و سخن آنان را میشنود، هرگز رستگار نخواهد شد. (برخی روایت این قید بیدار بودن و شنیدن کلام
و... را ندارد) پسر باشد یا دختر تبهکار بار خواهد آمد. روایات در این رابطه زیاد است تنها به این دو روایت اکتفا میشود، زیرا
اهمیت و تأثیر رعایت این اصل تربیتی از این دو روایت به خوبی استفاده میشود. و مهم این است که جامعه پايبند به این اصول
ارزشمند باشد و در عمل آنها را رعایت نماید.
رختخواب نوجوانان
اصل دیگري که در این راستا روایات تبین نموده است، مراقبت از خواب و بیداري نوجوانان است؛ حتی قبل از بلوغ و قبل از اینکه
خواستههاي غریزي آنان مطرح شود، دستور جدا نمودن رختخوابهاي پسرها و دخترها از یکدیگر و رختخوابهاي پسرها و دخترها از
[ یکدیگر و رختخوابهاي پسر و دختر از یکدیگر را داده. از ده سالگی باید رختخوابها جدا باشد. چنانکه از رسولالله [ صفحه 208
الصبّی و الصبیَ الصبیَ و الصبَّیۀ، الصبیۀ و الصبیۀ یِفرّق بینهم فی المضاجع لعشر » : (صلی الله علیه و آله و سلم) این چنین نقل شده
پسران، پسر و دختر، دختران، از ده سالگی رختخوابشان باید جدا باشد. در روایت دیگر از امام صادق (علیهالسلام) .« [ سنین [ 374
بین بچه باید از ده سالگی در رختخوابها جدایی باشد، نباید با هم در یک .« [ یفرق بینهم فی المضاجع لعشرٍ [ 375 » : نقل شده
رختخواب بخوابند. این اصل در مورد بزرگها هم آمده است، مرد نباید با دختر شش سال به بالا در یک رختخواب بخوابد و زن
هم نباید با پسر بچه، از ده سال به بالا در یک رختخواب بخوابد. چنانچه از امام صادق (سلام الله علیه) در مورد دختر شش ساله که
ذو رحم نیست سؤال شده، حضرت فرموده؛ نباید در رختخواب مرد بخوابد و مرد نباید او را ببوسد [ 376 ] . و نیز از حضرت نقل
یفرّق بین الغلْمان و بین النساء فی المضاجع اِذا بلغوا عشر سنین » : شده بین پسران نوجوان از ده سالگی و زنان باید جدایی باشد
و در روایت دیگر مباشرت انسان با دختر خود مانند بوسیدن و تماس بدنی و... در شش سالگی قسمی از زنا یاد شده: .« [377]
.« [ مباشرة المرأة ابنتها اِذا [ صفحه 209 ] بَلَغتْ سِتَ سنین شُعْبَۀٌ مِنَ الزّنا [ 378 »
اصل دیگر
اصل دیگري که روایات بیان نموده، مباشرت و تماس نداشتن مرد با دختر از شش سالگی است، وقتی دختر به شش سالگی رسید،
دیگر مرد نباید با او مباشرت داشته باشد (تماس بدنی و مانند آن) از امام صادق (سلام الله علیه) روایت شده است: وقتی دختر به
صفحه 79 از 92
و نیز پسر .« [ اذا بلغت الجاریه الحرة ست سنین فلا ینبغی لک اَنْ تُقبَّلها [ 379 » : شش سالگی رسید نباید مرد حتی پدر، او را ببوسد
بچه از هفت سالگی نباید با دختر و با زن مباشرت کند، (ببوسد): اذا بلغت الجاریه ست سنین فلا یُقبِّلُها الغُلام و الغلام لا یُقبّل المرأة
اینها برخی دستورات تربیتی است که در مورد مراقبتهاي ویژه از عترت رسولالله (صلی الله علیه و آله و .« [ اذا جاز سبع سنین [ 380
سلم) رسیده است، البته اصول تربیتی به این مقدار خلاصه نمیشود. تنها به برخی از آنها اشاره شد. بررسی تمام اصول بحث و
بررسی مستقل میطلبد.
خلاصهي آنچه گذشت
آنچه در این بخش مطرح شد عبارت بود از: معیارها در انتخاب همسر، هدف از ازدواج، اخلاق خانواده، ارکان خانواده، روش و [
صفحه 210 ] آیین همسرداري، اصول تربیتی قبل از انعقاد نطفه کودك تا زمان نوجوانی و جوانی فرزندان. در این بخش اهمیت
پیوند ازدواج و نیز اهمیت اخلاق خانواده و اصول تربیتی به مقدار امکان و قدرت تبین شد، خوانندگان گرامی ملاحظه فرمودند که
اسلام براي خانواده و نیز تربیت فرزند تا چه مقدار اهمیت قائل است. و تربیت فرزند را از کجا شروع میکند. و چگونه قدم به قدم
و مرحله به مرحله مسائل دینی را و روشهاي تربیتی را به مربیان اعم از پدر و مادر و معلم و دیگران گوشزد نموده است. در این
بخش شما ملاحظه نمودید که اسلام تا چه مقدار نسبت به پاکی و بهداشت روانی کودکان و نوجوانان اهتمام دارد و چه مراقبتهاي
ویژهاي را مقررّ فرموده است. و تا چه مقدار به رعایت این اصول اصرار دارد.
راه مقابله با تهاجم فرهنگی
اینک شما قضاوت کنید اگر این اصول حتی قبل از انتخاب همسر تا سن بلوغ و جوانی فرزندان رعایت شود، آیا باز هم کودکان و
نوجوانان به دام توطئههاي فرهنگی دشمن گرفتار خواهند شد؟ آیا رعایت این اصول مبارزه بنیانی و اساسی با تهاجمات فرهنگی
بیگانگان نیست؟ آیا رعایت این اصول خانواده و فرزندان و در نهایت جامعه ما را از خطر بیگانگان مصونیت نمیبخشد؟ اگر این
چنین است. اگر رعایت دستورات و اصول دینی جامعه را مصون از آسیب میکند پس بیاییم عملًا پايبند مقررات دینی باشیم. [
صفحه 211 ] بیاییم عملًا ازدواج و تشکیل خانواده و اخلاق خانواده را بر اساس معیارهاي اسلامی و الهی قرار بدهیم بیاییم در مقابل
تهاجم دشمن دفاع و جهاد کنیم، و جهاد در مقابل فرهنگ دشمن با رعایت این اصول و امثال آن میسّر است، بیاییم از فرهنگ
بیگانگان که جامعه ما را به تباهی و فساد دعوت میکنند چشم بپوشیم نه اینکه چشم خود را به ضد ارزشهاي فرهنگ آلوده غرب و
شرق بدوزیم.
ازدواج جوانان
اگر ما این اصول را رعایت کردیم تا کودکان به سن بلوغ و جوانی رسیدند؛ آنگاه در فرصت مناسب مقدمات ازدواج و تشکیل
خانواده را براي آنان فراهم آوردیم. که یکی از حقوق فرزند بر پدر و مربّی فراهم کردن مقدمات ازدواج او است چنانکه از امام
وقتی با .« [ ویزوّجهُ اذا بَلَغَ [ 381 » : صادق (سلام الله علیه) روایت شده که از جمله حقوق فرزند بر پدر تزویج اوست در هنگام بلوغ
کم کردن تشریفات عقد و عروسی توانستیم جوانان جامعه را سامان بدهیم، آنگاه دیگر در دام فرهنگهاي بیگانگان نخواهند افتاد
علت انحراف جوانان عدم رعایت این معیارها و سهلانگاري در مسائل تربیتی است زیرا برخی از ماها فرزند را همانند گیاهی
خودرو تلقی میکنیم که به هر نحو و شکلی رشد کند و بارآید، براي ما فرقی ندارد، به کفش و کلاه و لباس و خوراك کودك،
بیشتر از تربیت و سعادت او [ صفحه 212 ] اهمیت قائل میشویم! در هر صورت طرح این اصول ضروري تشخیص داده شد و تا این
صفحه 80 از 92
مقدار به مسائل خانواده و تربیتی پرداخته شد گرچه از موضوع بحث خود مقداري فاصله گرفتیم. امید این است که دانشمندان و قلم
به دستان و عزیزانی که در این رابطه احساس مسؤولیت میکنند، بهتر و بیشتر قلمفرسایی کنند و اهمیت این موضوع را در جامعه
تبیین نمایند، که امروز و هر روز مهمترین و اصلیترین مسؤولیت فرهنگی جامعه ما آشنایی و رعایت اصول تربیتی است، و متأسفانه
باید گفت کتابهاي تحقیقی و قابل استفاده براي اقشار مختلف جامعه در امور خانوادگی و تربیتی بسیار اندك است، امید است در
این رابطه همت بیشتري شود. اینک برمیگردیم به اصل بحث که ادامه بیان سیرهي فاطمه (سلام الله علیه) بانوي نمونه کمالات بود.
فاطمه و حضور در صحنه
مصونیت، نه محدودیت
از جمله اتهاماتی که همواره از سوي فرهنگ غرب و غربزدگان متوجه اسلام میباشد، این است که: اسلام زن را در چهار دیواري
خانه، و قید و بند حجاب محصور نموده، و از حقوق اجتماعی و سیاسی، محروم میکند. فرهنگ مبتذل و منحط غرب که بر اساس
آزادي در روابط انسانها زن و مرد بنیان نهاده شده، هرگونه مقررات و نظام را منافی و مخالف آزادي و کرامت زنان میپندارد. و
جوامع اسلامی را به باد افترا و استهزا [ صفحه 213 ] گرفته و مقررات دینی و آداب و رسوم آنان را مخالف تمدن و تعالی انسان
پنداشته؛ و در نهایت مکتب غنی اسلام را که پیروانش تابع قوانین الهی آن بوده و پایبند به احکام شرعی هستند؛ متهم به مخالفت با
تمدن و پیشرفت انسانها کرده؛ و یکی از علل عقبافتادگی جوامع اسلامی را از تمدن و علم و صنعت، گرایشات مذهبی آنان
میپندارد! این موضوع یکی از حربهها و مانورهاي تبلیغاتی غرب علیهالسلام و مسلمین میباشد. قبل از پرداختن به پاسخ این شبه
لازم است ابتدا منشأ اینگونه اتهامات ریشهیابی شود، تا پاسخ، بهتر در اذهان جاي گرفته و پوچی و رسوایی فرهنگهاي مبتذل غرب
بیشتر آشکار گردد. و این نکته روشن گردد که آنچه اسلام به عنوان مقررات براي فعالیتهاي اجتماعی و سیاسی معین نموده در
حقیقت براي مصونیت کرامت زن است، نه ایجاد محدودیّت.
ریشه یابی
اینگونه طرز تفکّر در مورد اسلام، و منشأ این اتهامات را در دو عامل میتوان جستجو کرد: الف: نداشتن شناخت صحیح از مکتب
و الگو قرار دادن اعتقاد و رفتار پیروان یک مسلک و مرام براي دستیابی و شناخت آن مکتب. زیرا، معیار قرار گرفتن تفکرات و
رفتار پیروان یک مذهب همواره باعث سوءظنّ و ایجاد زمینه براي اتهامات ناروا میشود. لذا براي شناخت هر مرام و مذهبی لازم
است به منابع اصلی جهانبینی و ایدولوژي آن مکتب پرداخت. اخلاق و روش پیروان، نمیتواند ملاك قرار گیرد، زیرا برخی [
صفحه 214 ] از مدعیان پیروي از مسلکها تنها در حدّ شعار، با آن مسلک همگون میباشند و از نظر عمل و رفتار فاصلهي زیادي با
مقررات آن مکتب دارند. و برخی دیگر در اثر سوء برداشتها دچار اشتباهاتی میشوند که با حقیقت آن مکتب مغایرت دارد. با یک
نگاه اجمالی به جوامع مختلف دینی این حقیقت براي همگان آشکار است.
منبع شناخت دین
امروز اگر کسی بخواهد مسیحیت را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد، و آنگاه در مورد آن قضاوت و داوري کند؛ نباید طرز تفکر
کلیسا و پیروان آن را ملاك قرار دهد زیرا اعتقادات کلیسا، که برگرفته از کتاب تحریف شدهي انجیل است، فاصلهي زیادي با
حقیقت دین مسیح (علیهالسلام) دارد و میتوان گفت اصولاً راه و روش روحانیت مسیحیت با دین الهی تباین دارد زیرا اساس و
صفحه 81 از 92
معیار دین، توحید و مبدأ و معاد است، وقتی اساس توحید مخدوش شود و کلیسا معتقد به تثلیث شده و مردم را دعوت به چنین
اعتقادي کند، و در مورد معاد، حقیقت معاد و بهشت و جهنم را بازیچه قرار داده و با دریافت مبلغی، گناهان گنهکاران را مورد عفو
و اغماض قرار دهد! که این در حقیقت ملعبه قرار دادن دین الهی است، که به اصل مبدأ و معاد این چنین ضربه وارد میکند. گویی
اختیار دین خدا، معاد، بهشت و جهنّم در دست کشیش قرار دارد! از این روش چگونه میتوان به حقیقت دین مسیح (ع) رسید؟!
همان کلیسا که در جهت گیریهاي اجتماعی و سیاسی، دین و آیین [ صفحه 215 ] مبارزه با ظلم و ظالم را، که پیامبر آن و حواریین
اگر به یک » : و پیروان خاصّ حضرتش همواره در نبرد علیه ظالم بودهاند، مسلکی سازشکار و ظلمپذیر معرفی کرده و میگوید
در حقیقت کلیسا که در راستاي ؛« طرف صورتت سیلی ظالم نواخته شد، طرف دیگر را هم پیش بیاور تا سیلی دیگري زده شود
جدایی دین » اهداف استعماري و استکبار جهانی قرار گرفته، دین را از تمام شئون اجتماعی و سیاسی تهی کرده و شعار استعماري
را عملًا پیاده کرده است. چگونه معرف دین الهی میتواند باشد؟! در مورد، یهودیت هم مسأله به همین صورت است. « از سیاست
زیرا سیرهي بنیاسرائیل بر تحریف کتابهاي آسمانی بوده، حب دنیا و ثمن بخس همواره آنان را وادار نموده تا با دینفروشی ارتزاق
فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأیْدیهِم ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِن عِنْدِاللّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلًا... فَوَیلٌ لَّهُمْ مِمّا کَتَبتْ اَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لُّهُمْ » : کنند
مِمّا یَکْسِبُونَ [ 382 ] پس واي بر کسانی که با دست خود چیزي نوشته و به خداي متعال نسبت دهند، تا به بهاي اندك (متاع ناچیز
دنیا) بفروشند، واي بر آنها از آن نوشتهها و آنچه از آن به دست میآرند. اینان با تحریف کتاب آسمانی تورات، انواع افترا و
تهمتها را به دین الهی بستند، و حتی صهیونیست نژادپرست که خود را صاحب اختیار همهي انسانهاي روي زمین پنداشته و ظلم و
تجاوز را سیره خود قرار داده؛ دم از انتساب به دین موسی (سلام الله علیه) میزند، همان موسی که سنبل [ صفحه 216 ] مبارزه علیه
ظلم و ظالم و فرعون و فرعونیان بود. آیا ممکن است به دین حضرت موسی (سلام الله علیه) از طریق اعتقاد و رفتار یهود و
صهیونیست دسترسی پیدا کرد؟! صهیونیستی که سنبل ظلم و تجاوز و جنایت و خیانت است. لذا اعتقاد و رفتار پیروان یک مرام و
مسلک هیچگاه نباید معیار شناخت آن مکتب قرار گیرد، براي شناخت هر دین، کتاب آسمانی مصون از تحریف و روش پیامبر آن
دین ملاك و معیار است.
اسلام و رفتار مسلمانان
در مورد شناخت اسلام هم نباید اعتقادات و رفتار مسلمانان و فرقههاي گوناگون مذهبی معیار قرار بگیرد. زیرا گرچه قرآن کریم،
که منبع اصلی معارف و احکام الهی است مصون از هرگونه تحریف میباشد. به همین دلیل مبانی اعتقادي فِرَق مسلمانان به
یکدیگر نزدیک و در بسیاري از مواردِ اصولی با هم یکی میباشد. اما قرآن کریم که مصون از تحریف بوده، مصون از تفسیر به
رأي و برداشتهاي سوء و تحمیل پیشداوریها نبوده، و علت عمدهي پیدایش فرقههاي گوناگون هم همین تفسیر به رأيهاست. به
همین جهت در معارف الهی و اسلامی، اعتقاد و رفتار مسلمانان نمیتواند ملاك باشد. ملاك در شناخت اسلام، منابع اصلی آن
[ است. و براي آشنایی با معارف اسلام باید از این سرچشمهي زلال بهرهمند شد. [ صفحه 217 « قرآن کریم و عترت » یعنی
ویژگی مهم اسلام
اگر به لحاظ تحریف کتابهاي آسمانی، براي افراد بررسی منابع اصلی یهود و نصاري غیر ممکن شده، از امتیازات منحصر به فرد
اسلام این است که منابع آن براي همیشه زنده و پویا در دسترس همگان است. و یک انسان متفکر بی غرض، باید براي داوري
صحیح به منابع رجوع کند نه به رفتار و کردار پیروان دین اسلام، زیرا بسیاري از اعتقادات و رفتارها ناشی از برداشتهاي غلط و
کجاندیشی افراد است؛ که نباید به حساب اسلام گذاشته شود. بنابراین اگر در برخی از جوامع اسلامی محدودیتهایی خارج از
صفحه 82 از 92
چهارچوب دینی براي زنان ایجاد کردهاند و زنان را از فعالیتهاي سیاسی و اجتماعی، مانند: تصدّي امور اجرایی و نمایندگی مجالس
قانونگذاري، حتی شرکت در انتخابات و امثال آن محروم نمودهاند؛ اینگونه روشها هیچ ارتباطی به اسلام ندارد، بلکه ناشی از
کوتهبینی برخی از افراد است که باعث ایجاد زمینه براي اتهاماتی این چنین به اسلام شده که: اسلام زن را از حقوق اجتماعی و
سیاسی محروم کرده است! در هر صورت یکی از علل متوجه شدن اینگونه تهمتها به اسلام همین سوء برداشتها و کوتهنظري برخی
از پیروان اسلام میباشد، که هیچگونه ارتباطی به اسلام و قرآن نمیتواند داشته باشد.
غرب زدگی منشأ اتهام به اسلام
ب: منشأ دیگر این اتهامات نسبت به اسلام، بروز و پیدایش مکتبهاي [ صفحه 218 ] به اصطلاح مدافع حقوق بشر و حقوق زن، که با
شعار آزادي زن و احیاي حقوق اجتماعی قدم به میدان گذاشتهاند. فرهنگ مبتذل غرب ناشی از اینگونه مرامهاست، که در روابط
اجتماعی براي زن و مرد هیچگونه محدودیتی قائل نیست بلکه هر نوع قید و بند و مقررات را منافی با آزادي انسان میپندارد، و به
تعبیر دیگر در روابط اجتماعی آزادي مطلق را ترویج میکند. غافل از اینکه آزادي مطلق بدترین نوع اسارت، بلکه اسارت مطلق
است. زیرا آزادي مطلق [که عملًا براي همهي اقشار ممکن نیست] باعث از دست دادن حیثیت و شخصیت و کرامت انسانی جامعه و
زنان شده، و با شعار آزادي، زنان را در معرض فساد و هوسرانی بیگانگان قرار دادهاند و جامعه و زنان را از کرامت انسانی تهی
کرده، و در نهایت موجب اسارت زنان در بند هوا و هوس مردان شدهاند، اما باید با تأسف گفت که ابتذال به جایی رسیده که
دیگر فساد و تباهی را نه تنها ضدّ ارزش نمیداند، بلکه، فساد و ابتذال براي آنان ارزش محسوب میشود! در هر صورت، رواج این
نوع طرز تفکر موجب سوء ظن و روانه کردن اتهامات گوناگون به اسلام و جامعه اسلامی شده که اسلام زنان را از آزادي و
کرامت انسانی محروم نموده است!
اسلام و فعالیتهاي اجتماعی زن
لیکن نه رفتار فِرَق مسلمین ملاك اسلام و قرآن است و نه آزادي مطلق غرب ملاك ارزش و کرامت است. اسلام مانند دیگر ادیان
و بیبند و « جاهلیت کهنه » آسمانی احیاگر شخصیت زن و حافظ کرامت انسانی اوست. [ صفحه 219 ] اسلام زن را از قید و بندهاي
نجات داده و شخصیت واقعی او را احیا کرده و حقوق فردي، اجتماعی، اقتصادي، سیاسی و فرهنگی او را تأمین « جاهلیت نو » باري
نموده است. اسلام به زن مانند مرد استقلال اقتصادي داده که در مقدمه به برخی از شواهد قرآنی اشاره شد. اسلام براي زن همانند
مرد حقوق اجتماعی قائل است. و زن مانند مرد میتواند با رعایت مقررات اسلامی در فعالیتهاي اقتصادي و اجتماعی و سیاسی و
فرهنگی شرکت کند. بلکه در بسیاري از موارد، شرکت زنان در جامعه و به عهد گرفتن مسؤولیتهاي عمومی، مانند مردان واجب
است، مانند تصدي امور بانوان در جامعه و امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از دین الهی و دفاع از حقوق ملتهاي مظلوم که از
وظایف عمومی اسلام است که زن و مرد در قبال آن داراي مسؤولیتی یکسان هستند. البته شرکت در فعالیتهاي عمومی و به عهده
گرفتن مسؤولیتها در صورتی امر مثبت و سازنده است که در چهارچوب مقررات الهی و دین باشد، زیرا معیار در فعالیتهاي فردي و
عمومی حفظ ارزشهاي اسلامی و تقوا و فعالیتهاي خارج از معیار تقوا، ثمربخش و سازنده نیست و در این جهت فرقی بین زن و مرد
وجود ندارد. همانطور که اگر مرد بخواهد فعالیتهاي فردي و اجتماعی سیاسی او مثمر ثمر باشد باید بر اساس مقررات الهی و حفظ
تقوا باشد؛ زن هم وقتی میخواهد مسؤولیت اجتماعی به عهده بگیرد باید با رعایت تقوا و پاکدامنی و حفظ ارزشهاي الهی اسلام
باشد. لذا اسلام زن را از حقوق و فعالیتهاي [ صفحه 220 ] اجتماعی و سیاسی و... محروم نکرده، بلکه براي این فعالیتها مقرراتی را
وضع نموده است که با حفظ آن قوانین، تلاش زن و مرد، ثمربخش و سازنده خواهد بود. در حقیقت آییننامهي اجرایی تعیین
صفحه 83 از 92
نموده که با رعایت آن زن میتواند در فعالیتهاي عمومی شرکت کند. و اگر در روابط اجتماعی و نیز پوشش اندام زنان، مقررات
ویژه و تأکید بیشتري وجود دارد، به خاطر حساسیت مسائل جانبی شرکت بانوان در کارهاي عمومی است. که اگر این آییننامه
اجرا نشود نه تنها فعالیتهاي عمومی زنان به نفع جامعه و خودشان نخواهد بود، بلکه موجب فساد و تباهی و در نهایت از بین رفتن
کرامت و شخصیت زنان میشود، همان چیزي که امروز در جوامع غربی و شرقی به دور از مکتبهاي الهی مشاهده میشود. بنابراین
گرچه برخی از مسؤولیتهاي اجرایی، مانند رهبري به لحاظ تفاوتهاي بین زن و مرد که در مقدمهي این مجموعه به آنها اشاره شد،
اختصاص به مرد دارد، لیکن این به معناي محرومیت زن نمیتواند باشد، بلکه زن و مرد در قبال بسیاري از تکالیف فردي و
اجتماعی مسؤولیتی یکسان دارند. اگر زن از شرکت در جهاد ابتدایی معاف است آن یک مورد خاص میباشد، اما دفاع از حریم
حق و حقوق ملتهاي مسلمان و مظلوم و مبارزه علیه ظلم و عدوان و امر به معروف و نهی از منکر، و خلاصه، اصلاح و تربیت جامعه
هیچگاه تکلیف و مسؤولیت اختصاصی مرد نمیباشد. بلکه زن هم مسؤول است با حفظ مقررات اسلامی شؤون مذهبی در
فعالیّتهاي عمومی شرکت کند. حتی اگر حضور زنان در دفاع [ صفحه 221 ] از اسلام و حدود الهی موجب اعتلاي کلمهي حق
باشد، این حضور لازم و واجب است. البته مسائل تربیتی و وظایف مهمّ همسرداري در اولویت مسؤولیت زنان قرار دارد. و جامعهي
اسلامی این ویژگی مهم را هیچگاه نباید از دست بدهد، همواره باید اولویت به مسائل تربیتی فرزندان در محیط خانه و نظام
همسرداري و خانهداري داده شود. لیکن برخورد خشک و خارج از ضوابط و مقررات دینی و ایجاد محدودیتهاي ناروا نیز امري
خلاف و خارج از چهارچوب دینی است. همانطور که آزادي و بیبند و باري و رواج فساد به بهانههاي واهیِ دفاع از حقوق زن،
حفظ کرامت و شخصیت زن! و... امري خلاف دین و حدود الهی است. و فعالیتهاي اجتماعی بانوان باید بر اساس رعایت حدود و
مقررات شرعی باشد.
فعالیتهاي اجتماعی زنان در صدر اسلام
جامعهي صدر اسلام و سیرهي رسولاللّه (ص) بهترین شاهد و دلیل بر این مطلب است. با اندك مطالعه دربارهي موقعیت زن در
جاهلیت و مقایسه آن با ظهور اسلام، به خوبی میتوان دید که اسلام و رسولالله (ص) تا چه حد به جامعهي زنان کرامت بخشید و
موجب اعتلاي فرهنگ و احیاي حقوق آنان شد. در جاهلیتی که زن از همهي حقوقی انسانی محروم بود. اسلام تمام حقوق
اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادي زنان را احیا کرد. از نظر فرهنگی به آن مقدار از رشد و تعالی رسیدند که نمونه آن در [
دختر یزید انصاري یادآوري شد. که چگونه سؤال کردن این زن رسولاللّه « اسماء » صفحه 222 ] مقدمهي این مجموعه دربارهي
(ص) را وادار به تحسین کرد و موجب تعجب حاضرین شد. براي پرهیز از تکرار، شما عزیزان را به مطالعهي مجدد آن توصیه
مینمایم و در اینجا این نکته را اضافه میکنم که زنان در زمان رسولاللّه (ص) همواره در مجامع عمومی شرکت میکردند، در
محضر رسولالله (ص) حاضر میشدند و از معارف الهی و موعظههاي ایشان بهرهمند میشدند. حتی وقتی احساس میکردند مردان
بیشتر از آنان در محضر حضرت هستند و مدت کمتري توفیق درك حضور پیامبر (ص) را دارند، براي استفاده بیشتر از محضر
قالت النساء » : پرفیض حضرتش، عرض کردند براي ما روز مشخص و وقت ملاقات تعیین فرما؛ چنانکه ابوسعید خِدري نقل میکند
فوعدهنّ یوماً لَقیهن فوعظهن و » و حضرت هم این کار را انجام داد « للنبی (ص) غلبنا علیک الرجال فاجعل لنا یوماً من نفسک
در مورد دیگر، زنان با کمال صراحت از محضر مبارك حضرت استدعا میکنند که نوبتبندي شده تا بتوانند بیشتر .« [ امرهنّ [ 383
محضر حضرت را درك نمایند [ 384 ] . و شما در زندگی زنان صدر اسلام به نمونههاي گویایی برمیخورید که در صحنههاي
اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی حضور مییافتند. در جنگ بدر، زنی به نام اُمورقه به خدمت حضرت رسید، و اجازه [
صفحه 223 ] خواست تا براي مداواي مجروحین جنگ و امدادرسانی به رزمندگان در جبهه شرکت کند و از خدا شهادت در راه
صفحه 84 از 92
خدا را طلب نمود. حضرت به او فرمود خداوند شهادت را بر تو مقرر نموده است. آنگاه او را امام جماعت اهل خانهي خود قرار داد
و این زن مؤذن رسمی داشت و نماز جماعت برپا میکرد و در آخر هم به دست برخی افراد خانه به شهادت رسید [ 385 ] . در
جنگ خیبر زنی از قبیله بنیغفار با عدهاي از زنان، از رسولالله (ص) اجازه گرفتند تا در جنگ براي امدادرسانی و مداواي
مجروحین شرکت کنند. و حضرت در حق آنان دعا کرد و آنان در جنگ شرکت کردند [ 386 ] . در صحیح مسلم روایات متعددي
به ابنعباس نامه نوشته و « نجده » نقل میکند که زنان در رکاب رسولالله (ص) در جنگها شرکت میکردند. از جمله شخصی به نام
از او سؤال میکند که آیا زنان در عهد رسولالله (ص) در جنگ شرکت میکردند؛ ابنعباس جواب میدهد آري زنان در جنگ
کان رسولاللّه » . شرکت میکردند و مجروحین را مداوا نموده و حتی رسولالله (ص) براي آنها نصیبی از غنائم جنگی قرار میداد
کان رسولالله » : مورد دیگر از انس بن مالک نقل میکند که .« [ (ص) یغزو بالنساء... و یداوین الجرحی و یخذینَ من الغنیمۀِ [ 387
صفحه 224 ] اُمسُلَیْم با عدهاي از زنان انصار در ] .« [ یغزو بامِّ سُلَیمْ و نِسْوةٌ من الانصار اذا غزافیسقین الماء و یداوین الجرحی [ 388
جنگ شرکت میکردند به رزمندگان آب میرساندند و مجروحین را مداوا میکردند. در روایت دیگر آمده که همین امسُلَیْم را
رسولاللّه (ص) در جنگ حنین در حالی که خنجري به دست داشت مشاهده فرمودند. از او سؤال کردند این خنجر براي چیست،
.« [ عرض کرد براي این است که اگر مشرکی به من حمله کرد با این خنجر شکم او را بشکافم! آنگاه حضرت تبسمّی کرد [ 389
ملاحظه میکنید این زن با چه شهامت و شجاعتی در نبرد و صحنهي جنگ حق و باطل حضور یافته! اینها نمونههایی از موارد فراوان
است که در زمان رسولاللّه (ص) اتفاق افتاده است و در تاریخ ثبت شده و چه بسا بسیاري موارد هم به فراموشی سپرده شده باشد.
از این نمونهها این نکته به وضوح مشاهده میشود که پیامبر اسلام (ص) تا چه اندازه در مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی نظامی به
زنان مسلمان میدان داده بود، آیا همهي اینها را حمل به ضرورت میتوان نمود؟! آیا اعتلاي فرهنگی آنچنانی و سؤالات محوري
آن زن انصاري و امامت جماعت امثال امورقه، و حتی تقاضاي نوبت براي درك محضر رسولاللّه (ص)، و... میتوان حمل بر
ضرورت نمود؟ آیا اینها حکایت از سیرهي رسولاللّه (ص) نمیکند که این چنین رشد و تعالی به زنان جامعه داده است؟ آن هم در
[ فاصله کوتاهی از آن فرهنگ جاهلی! [ صفحه 225
فعالیتهاي اجتماعی و سیاسی فاطمه
شاهد دیگر بر این موضع حضور فاطمه (سلام الله علیها) در صحنههاي سیاسی و اجتماعی است. فاطمه (سلام الله علیها) خود در متن
مسائل سیاسی و اجتماعی قرار داشت، و همواره از حق و اسلام و اهلبیت دفاع میکرد. حتی در جنگ براي امدادرسانی و مداواي
مجروحین شرکت مینمود. چنانکه در نبرد خونین احد که اکثر مجاهدین فرار کردند و تنها علی (ع) و چند نفر دیگر در اطراف
رسولالله (ص) استقامت کردند. فاطمه (سلام الله علیها) در جبهه حاضر میشود و به مداواي مجروحین میپردازد و زخمهاي پدر را
مرحم مینهد [ 390 ] . بعد از رحلت پیامبر (ص) در آن شرایط حساس و دشوار و بحرانی که فتنه و دشمنی تمامیت اسلام و قرآن را
تهدید میکرد! این زهرا بود که با شرکت خود در صحنهي سیاسی و اجتماعی و دفاع از مقام ولایت و رهبري اساس اسلام را
تضمین نمود. و در توطئههاي بعد از رحلت رسولاللّه (ص) که بر اهلبیت فشار آوردند و دست مردم را از فیوضات الهی آنان
کوتاه کردند، و حتی حقوق شخصی اهلبیت را سلب نمودند و بخشیدهي رسولاللّه (ص) را بر زهرا روا ندیدند، این فاطمه بود که
در صحنه حاضر شد و از حقوق اهلبیت دفاع نمود. [ صفحه 226 ] مگر خطبهي آتشین زهرا (سلام الله علیها) در مدینه بعد از رحلت
پدر بزرگوارش، فراموش شدنی است؟! آیا ایراد آن خطبهي سیاسی و اجتماعی در حضور جمعیت انبوه مدینه دخالت در امور
سیاسی و اجتماعی نیست؟! این سیرهي فاطمه (س) است که در متن جریان سیاسی امت اسلامی قرار دارد، و تا آنجا که به صلاح
قرآن و اسلام باشد از حق خود، و تا پاي جان و حیثیت و آبرو از اسلام و قرآن حمایت میکند و در صحنههاي گوناگون جامعه
صفحه 85 از 92
شرکت میکند و افشا و محکوم میکند. فاطمه (س) در میدان سیاسی و دفاع از حریم رهبري با استواري تمام مقاومت میکند و
مورد هجوم و هتک حرمت قرار میگیرد! فاطمه (سلام الله علیها) قائم بر حق است و در میدان حضور دارد که مورد هجوم است والّا
کسی با فرد منزوي که در خانه خود نشسته کاري ندارد. و زندگی و سیرهي زهرا (سلام الله علیها) همانند سیره و قول و تقریر و
امضاي سایر معصومین بر همگان حجت شرعی است. آري این زندگی فاطمه است که همواره در صحنههاي گوناگون حضور
دارد، آن هم زندگی و سیرهي دختران فاطمه است کمه در صحنههاي اجتماعی و سیاسی هماره حضور دارند؛ هم آنان که در
انقلاب پرشور حسین (علیهالسلام) شرکت کردند و پیام خون شهیدان کربلا را به دنیاي بشریت رساندند و دین خدا را حمایت
نمودند. نواي سوزناك و سخنان آتشین و ستمسوز زینب و کلثوم (سلام الله علیهما) هنوز از شهر کوفه و شام و از خرابهها و کاخ
سبز یزیدیان طنینافکن است، که این دختران در دامن فاطمه تربیت یافتهاند، همان [ صفحه 227 ] دامن مجاهدپروري که امام حسن
مجتبی (ع) را و امام حسین (ع) را به جهان انسانیّت تقدیم نمود که تا همیشه افتخار بشریت باشند. این سیرهي اهلبیت و فاطمه و
فرزندان زهراست که در همه جا از حریم حق دفاع میکنند و در هر شرایط در صحنه حاضر میشوند و با قامتی استوار و ارادهاي
آهنین از اسلام و قرآن دفاع مینمایند. و سیرهي اهلبیت (علیهمالسلام) براي همهي مسلمانان در طول تاریخ اسوه است.
فاطمه و زن مسلمان
با توجه به آنچه گذشت، دیدگاه حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) و نیز سیرهي او در مورد حضور زن در صحنههاي اجتماعی و
سیاسی روشن شد. و یک زن مسلمان با تأسی به سیرهي فاطمه (سلام الله علیها) باید در صحنههاي سیاسی و اجتماعی براي دفاع از
حریم حق و اسلام شرکت کند، شرکت زنان در مسؤولیتهاي عمومی نه تنها از نظر اسلام ممنوع نمیباشد، بلکه در بسیاري از موارد
واجب و لازم هم بوده و تکلیفی الهی به حساب میآید. و اگر از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نقل شده ویژگی زن مسلمان این
قال النَّبی (ص) لَها ايّ شیءٍ خیرٌ للمرأه قالتْ اَنْ لا تري رجلًا و لا » : است که نه او مرد نامحرم را ببیند و نه مرد نامحرم او را ببیند
هرگز به معناي انزوا و گوشهنشینی زن مسلمان نیست، بلکه یا منظور این است که زن در فعالیتهاي اجتماعی .« [ یَراها رَجُلٌ [ 391
باید آنچنان مقررات اسلامی را رعایت کند که [ صفحه 228 ] موجب نگاه حرامِ نامحرمان نشود و خود نیز از نگاه حرام به نامحرم
به دور باشد. و یا به آن معناست که در مدیریت امور بانوان خود زنان باید عهدهدار باشند تا نیازي به تماس با مرد نامحرم نباشد. در
یک جامعهي اسلامی در شؤون گوناگون، تحصیل علم و دانش، بهداشت و درمان و امور تخصصی بانوان و... باید تمام
دستاندرکاران و اساتید و پزشکان متخصص زن باشند، تا جنبههاي منفی یعنی اختلاط زن و مرد را در پی نداشته باشد نه اینکه
زنان از تمام صحنهها و مسؤولیتها مانند تخصص، وَ به عهده گرفتن امور اجرایی زنان و دخالت در مسائل اقتصادي بدور باشند به
طوري که اگر به پزشک متخصص در امور بانوان نیازمند شدند یا از درد بمیرند! و یا به نامحرم مراجعه کنند؛ کدام آیه و روایت
چنین دلالتی دارد؟! در هر صورت دیدگاه فاطمه (سلام الله علیها) هیچگاه انزواي زن مسلمان و خانهنشینی او نیست، چگونه ممکن
است زهرا (س) که خود الگو و اسوه براي همهي مسلمانان است خود در صحنههاي سیاسی، اجتماعی، اقتصادي و فرهنگی شرکت
کند آنگاه زنان دیگر را از انجام این فعالیتها منع نموده و بفرماید که ویژگی زن آن است که او نامحرم را نبیند و نامحرم هم او را
نبیند! این سخن اگر به معناي انزواي زن مسلمان باشد، هم با آیات و روایات و هم با سیرهي زهرا (سلامالله علیها) منافات دارد.
سوگ داغداري